فصل ششم کتاب ذهنیت سیستم – ۹۹.۹ درصد از آنچه پیرامون ما رخ می‌دهد

در فصل ششم کتاب ذهنیت سیستم اثر سم کارپنتر ترجمه ساسان یزدی می‌خوانید که ۹۹.۹ درصد از آنچه پیرامون ما رخ می‌دهد، به‌خوبی کار می‌کند. اگر از نگاه رسانه‌ها به دنیا بنگریم، ممکن است این‌طور به نظر برسد که دنیا در آستانه نابودی قرار دارد و اخبار منفی همواره بیشتر دیده می‌شوند. اما اگر دور و بر خود را با دقت نگاه کنید، نشانه‌های فراوانی از نظم، عملکرد درست و هماهنگی خواهید یافت.

برای مثال، همین حالا در خانه‌تان—فرقی نمی‌کند که آپارتمان باشد یا خانه‌ای ویلایی—وقتی شیر آب را باز می‌کنید، آب جاری می‌شود. با زدن کلید برق، چراغ‌ها روشن می‌شوند. تلفن هوشمندتان اغلب بدون مشکل وصل می‌شود و اکثر سیستم‌های گرمایشی یا تهویه مطبوع به‌طور منظم کار می‌کنند. در دنیای بیرون، حمل‌ونقل عمومی در اغلب شهرها اغلب سر وقت عمل می‌کند، پست و مرسولات معمولاً به مقصد می‌رسند، و حتی در مواردی پیچیده‌تر مانند خرید آنلاین یا دریافت خدمات بانکی نیز، هرچند ممکن است مشکلات و اختلالاتی به‌طور موردی پیش بیایند، اما در مجموع سیستم‌ها به‌خوبی پاسخ‌گوی مردم هستند.

با این حال، مشکلات همیشه وجود داشته و خواهند داشت. از اختلال در کار خودرو گرفته تا قطع برق، بیماری‌های شخصی، درگیری‌های سیاسی و بحران‌های جهانی. اما در ارزیابی گسترده، آنچه در جهان رخ می‌دهد، بیش از ۹۹ درصد مواقع در هماهنگی و تعادل است. کافی است به خودِ بدن انسان بنگرید: قلبتان منظم می‌تپد، ریه‌هایتان اکسیژن را جذب می‌کنند و مغزتان بدون وقفه پردازش انجام می‌دهد.

اگر بخواهیم دلیل این تناقض ظاهری را بررسی کنیم که چرا در عین وجود مشکلات، همچنان دنیا در کل خوب عمل می‌کند، یکی از عوامل مهم، انتخاب گزینشی اخبار و اطلاعات توسط رسانه‌هاست. خبرهای بد در صدر توجه قرار می‌گیرند، زیرا فروش و کلیک بیشتری دارند. در نتیجه، ما به‌صورت دائم بمباران منفی می‌شویم و این تصور در ذهنمان پررنگ می‌شود که همه‌چیز در شرف فروپاشی است. در حالی که بخش بزرگی از مردم جهان، دست‌کم در حیطه نیازهای پایه‌ای، به غذا، آب و سرپناه کافی دسترسی دارند. بسیاری از زیرساخت‌ها و سیستم‌های ضروری نیز روزانه برای میلیاردها انسان به‌خوبی کار می‌کنند.

قدرت شما در دایره تأثیرتان است
ذهنیت سیستمی می‌آموزد که هر سیستم طبق ساختار خود عمل می‌کند. بنابراین هرچند ممکن است جامعه یا دنیا گاهی ما را دلخور کند، اما اگر واقعاً می‌خواهیم تغییری مثبت ایجاد کنیم، بهتر است بر حوزه‌ای متمرکز شویم که در دایره تأثیر ما قرار دارد؛ آنجاست که می‌توانیم ساختار سیستم‌های در دسترس خود را بهبود بخشیم. برای مثال:

  • در محیط کاری، شاید بتوانید جریان کار را تنظیم کنید تا خطاهای تکراری حذف شوند.
  • در زندگی شخصی، با بازنگری در الگوهای رفتاری و عادات خود، می‌توانید «سیستم» روانی یا جسمی‌تان را بهبود دهید تا از مشکلاتی مثل استرس شدید یا بیماری‌های قابل پیشگیری دوری کنید.
  • در محیط شهر، شاید بتوانید در حد توان به پاکسازی محله بپردازید یا طرح‌های محلی برای افزایش امنیت و همسایگی بهتر پیشنهاد دهید.

وقتی مشکلی رخ می‌دهد، نشانه‌ای برای بهبود سیستم است
در ذهنیت سیستمی، مشکل نشانه‌ای ارزشمند است که نشان می‌دهد بهبودی در ساختار سیستم موردنظر لازم است. مثلاً اگر مرتبا از بی‌نظمی در آشپزخانه یا اتاق کارتان کلافه می‌شوید، این نشانه است که باید سیستم چیدمان وسایل یا رویه نظافت را تغییر دهید. یا اگر خودروی شما مدام خراب می‌شود، شاید زمان آن رسیده که سیستم تعمیر و نگهداری‌تان را از اساس اصلاح کنید و هزینه‌های فعلی را با برنامه‌ریزی دوره‌ای کاهش دهید.

تداخل سیستم‌ها با یکدیگر
واقعیت این است که گاهی سیستم A می‌تواند عملکرد سیستم B را مختل کند. نمونه‌های ساده‌اش را می‌توان در ترافیک شهری دید؛ یک خیابان اصلی مسدود می‌شود و این انسداد به تمام خیابان‌های فرعی منتقل می‌شود. یا در بازارهای اقتصادی، یک سیاست اشتباه ارزی باعث افزایش قیمت‌های زنجیره‌ای در کالاهای مصرفی می‌شود. حتی در خانواده، اگر یکی از اعضا مشکلاتی روانی یا رفتاری داشته باشد، ممکن است تعادل سایر اعضا نیز به‌هم بخورد. تشخیص این تداخل و کاهش آثار آن، از وظایف اصلی یک ذهنیت سیستمی است.

با این وجود، دنیا همچنان پایدار است
طبیعت با هوشمندیِ بی‌نظیری عمل می‌کند و بسیاری از سیستم‌های طبیعی به‌شکلی خودسازمان‌دهنده در حال فعالیت هستند. لایه اُزون ترمیم می‌شود، جنگل‌ها احیا می‌شوند و گونه‌های جانوری همگی در چرخه‌ای متعادل همزیستی دارند—البته تا زمانی که دخالت بیش از حد انسانی، آن‌ها را از مسیر خارج نکند. همین منطق در سیستم‌های انسانی هم صدق می‌کند؛ سازمان‌های مردم‌نهاد، نهادهای آموزشی و حتی افراد عادی در بسیاری از مواقع، با تغییرات کوچک و مستمر، کارایی یک سیستم را دوباره به نقطه تعادل برمی‌گردانند.

ذهنیت سیستمی در کنار عرفان روزمره
درک عمیق کارکرد سیستم‌ها می‌تواند حالتی عرفانی و معنوی هم به همراه داشته باشد. همان لحظه‌ای که ناگهان متوجه می‌شوید نظم شگفت‌انگیزی بر بسیاری از امور حاکم است، انگار پرده‌ای کنار می‌رود و واقعیت را شفاف‌تر می‌بینید. این آگاهی ممکن است در یک لحظه ناگهانی سراغتان بیاید: درست وقتی در ترافیک ایستاده‌اید یا زمانی که در آرامش مطلق روی مبل منزل نشسته‌اید.

اکنون زندگی‌تان چقدر تغییر می‌کند؟
شاید با خود فکر کنید: «پس تکلیف مشکلاتی که واقعاً دارم چه می‌شود؟» پاسخ این است که همچنان مشکلاتی وجود خواهند داشت، اما وقتی بدانید اغلب سیستم‌ها در حالت پایدار و مؤثر کار می‌کنند، احساس سنگینی این مشکلات کمتر می‌شود. شما قوی‌تر و مسلط‌تر از گذشته خواهید بود؛ چراکه می‌دانید با اندکی اصلاح ساختار سیستم‌های شخصی یا محیطی خود، به‌سرعت می‌توانید درصد قابل‌توجهی از مشکلات را حل کنید یا حتی از وقوع دوباره آن‌ها پیشگیری کنید.

جمع‌بندی
وقتی درمی‌یابید که دنیا در بیش از ۹۹ درصد موارد به‌خوبی کار می‌کند، می‌توانید با خیالی آسوده‌تر به سمت اصلاح و بهبود آن بخش کوچکی که در دایره تأثیرتان است، حرکت کنید. در این مسیر، «مشکل» دیگر دشمن نیست، بلکه دوستی است که ما را به ایجاد تغییرات ساختاری هدایت می‌کند.

این نوشته برگرفته از فصل ششم کتاب «ذهنیت سیستم» است و با درک مفاهیم آن، می‌توانید ضمن حفظ آرامش در زندگی، مسیر پایدارتری برای رشد و توسعه فردی و اجتماعی پیدا کنید.